نتایج برخی از تحقیقات انجام شده نشان میدهد که مصرف بیشتر سبزیها و میوه و استفاده کمتر از لبنیات به پیش گیری از آسم و کاهش علائم آن کمک میکند. ولی آیا این نتیجه گیری درست است؟
نتایج برخی از تحقیقات انجام شده نشان میدهد که مصرف بیشتر سبزیها و میوه و استفاده کمتر از لبنیات به پیش گیری از آسم و کاهش علائم آن کمک میکند. ولی آیا این نتیجه گیری درست است؟
مسئله مهم آن است که تا چه حد میتوان به این ادعا اطمینان کرد؟ آسم یک بیماری التهابی مزمن است که مجاری تنفسی را درگیر کرده و باعث خسخس سینه، تنگی نفس و سختی در تنفس میگردد.
بر اساس آمار اعلام شده از سوی مرکز کنترل و پیش گیری بیماریها (CDC) 7.7 درصد از مردم در کشوری مثل آمریکا در سال 2018 به آسم مبتلا بودهاند و 3441 نفر بر اثر ابتلا به این بیماری فوت کردهاند.
عوامل متعددی میتواند باعث تحریک فرد مبتلا به آسم شود که در آن میان واکنشهای آلرژیک مثل گرده گل یا قرار گیری در معرض عوامل تحریک زا مثل دود سیگار، تنشهای روحی و احساسی و حتی ورزش شدید، شایعترین آنها هستند.
محققین بر این باورند که چاقی و اضافه وزن یک عامل ریسک برای مبتلایان به آسم نیست. تحقیقاتی که در سال 2019 در این زمینه انجام شد نشان میدهد افراد چاق و دارای اضافه وزن میتوانند با کاهش وزن خود، علائم مربوط به آسم را کاهش داده و از بین ببرند.
رژیم گیاهخواری
مطالعات جدید در مورد آسم و ارتباط آن با رژیم غذایی افراد نشان میدهد که اثر رژیم غذایی افراد بیشتر از آن چه تصور میشد بر آسم اثر دارد. نتیجه این تحقیقات نشان میدهد که رژیم های گیاهخواری (مبتنی بر گیاهان) میتواند احتمال پیشرفت بیماری را کاهش داده و نقش مثبتی در کنترل علائم آن داشته باشد. این در حالی است که به نظر میرسد مصرف لبنیات اثر منفی بر عملکرد بدن افراد مبتلا به آسم دارد چرا که هم خطر پیشرفت بیماری را بیشتر میکند و هم علائم را تشدید میکند.
این مطالعه به بررسی نتایج تحقیقاتی که سابقاً در همین زمینه انجام شده بودند و ارتباط میان آسم و مصرف میوه، سبزیها، لبنیات، تخم مرغ و چربی اشباع را تحقیق کرده بودند، پرداخته است. بهطور مثال یکی از مطالعاتی که در سال 1985 انجام شده، وضعیت بیماری 35 نفر بیمار مبتلا به آسم را در طی یک سال رژیم گیاه خواری بررسی کرده است. نتیجه این مطالعه نشان میدهد بیماران بهبود چشم گیر در ظرفیت تنفسی خود را تجربه کردهاند. یعنی حداکثر حجم هوایی که آنها هنگام دم میتوانستند وارد ریههای خود کنند افزایش یافته بود. در کنار افزایش ظرفیت ریهها، شاخصهای دیگر مهم در بیماری آسم هم بهبود یافته بود. البته این مطالعه شامل گروه کنترل نمیشد. به این معنی که محققین اثر دارو نمای گیاهخواری یا عدم مصرف لبنیات بر بهبود علائم آسم را بررسی نکردند. پس این ابهام وجود دارد که ممکن است این بیماران حتی بدون تغییر واقعی سبک غذای خود و صرفاً به دلیل اثر تلقین، همین بهبود را تجربه میکردند.
علت اثرگذاری رژیم گیاهی بر آسم
مطالعه دیگری که در سال 2015 در همین زمینه انجام شده است وضعیت سلامت 679 کودک در پورتوریکو را بررسی کرده است. این مطالعه نشان میدهد که کودکانی که محصولات لبنی بیشتری مصرف میکنند بیشتر به آسم مبتلا هستند. این مطالعه بهصورت مقطعی انجام شد، به این معنی که این افراد تنها طی مدتی مشخص و محدود تحت نظر قرار داشتند و اثر تغییر رژیم غذایی بر روی آنها بررسی نشد. به همین دلیل صرفاً با توجه به نتایج این مطالعه نمیتوان بهطور قطعی علت و نحوه اثر گذاری رژیم غذایی بر بیماری آسم را مشخص کرد.
در یکی از تحقیقات دیگر مرتبط با آسم و تغذیه، 13 کودک مبتلا به بیماری آسم مورد بررسی قرار گرفتند. این 13 کودک رژیم غذایی بدون لبنیات و بدون تخم مرغ داشتند، در حالی که 9 کودک دیگر رژیم غذایی معمول خود را ادامه میدادند. پس از 8 هفته، شاخص حداکثر نرخ بازدم در کودکانی که تخم مرغ و لبنیات را از رژیم غذایی خود حذف کرده بودند، بهطور متوسط 20 درصد افزایش یافته بود. این در حالی است که این شاخص در کودکانی که رژیم غذایی معمولی خود را ادامه داده بودند، تغییری نداشت.
البته این مطالعه هم خالی از اشکال نیست. بهطور مثال کودکانی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند، بهصورت تصادفی دسته بندی نشدند بلکه پدر و مادران آنها در مورد انتخاب نوع رژیم غذایی آنها در ادامه مطالعه تصمیم گیری کرده بودند.
در نهایت تحقیقاتی که اخیراً نتایج آن منتشر شده است نشان میدهد ترکیبات موجود در محصولات لبنی مثل آنتیاکسیدانها، فیبرهای خوراکی، اسیدهای چرب اشباع و مصرف ویتامین D بر سیستم ایمنی اثر گذاشته و فرآیند تشدید و ایجاد آسم را تحتالشعاع قرار میدهد. هر چند در مورد اثر قطعی کنترل یا کاهش آسم بهواسطه عدم مصرف محصولات لبنی نتیجه گیری نشده است.
بنابراین گرچه عدم مصرف لبنیات یا انتخاب رژیم گیاهخواری برای کاهش و بهبود علائم آسم مفید به نظر میرسد، ولی همچنان در حد یک توصیه کلی باقی میماند. یعنی فعلاً نمیتوان به آن بهعنوان یک حقیقت علمی استناد کرد.
منبع: medicalnewstoday.com